خطری که زنان را در سن باروری تهدید میکند
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۹۶۰۲۶
ایسنا/خراسان رضوی اثرات فلزات سنگین خطر ابتلا به اندومتریوز زنان در سنین باروری را افزایش میدهد.
به نقل از مدیکال نت، اندومتریوز، بیماری دردناک و گاهی ناتوانکننده است که اغلب میتواند باعث ناباروری زنان شود یا به ناباروری زنان کمک کند. این بیماری تا یک دهم زنان در سنین باروری را تحت تاثیر قرار میدهد و نتایج تحقیق جدید به تاثیر بالقوه مواجهه با چهار فلز سنگین بر خطر ابتلا به اندومتریوز میپردازد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بهتازگی تحقیقات زیادی بر روی تاثیر فلزات سنگین بر خطر ابتلا به اندومتریوز متمرکز شدهاند. این فلزات از فرآیندهای صنعتی ایجاد میشوند و ممکن است هوا و غذا را آلوده کنند. آنها ممکن است از طریق غذا، آب، جذب پوست یا استنشاق وارد بدن انسان شوند.
انباشته شدن این فلزات میتواند رادیکالهای آزاد و استرس اکسیداتیو را بر بافتها افزایش دهد و در عین حال فعالیت آنتیاکسیدانی را مختل کند. این امر موجب آسیب به پروتئین و اجزای لیپید از طریق اکسیداسیون، با تغییرات بالقوه در بیان ژن میشود. پیامدها ممکن است شامل اثرات نامطلوب بر عملکرد عصبی و تولید مثلی باشد، بهویژه از آنجا که برخی از این فلزات بر سنتز هورمونهای تولید مثل زنانه تأثیر میگذارند و ممکن است ناهنجاریهای متابولیکی را تحریک کنند.
تحقیق حاضر بر سرب، آرسنیک، کادمیوم و جیوه تمرکز دارد که همگی با اختلال در عملکرد سیستم تولید مثل انسان مرتبط هستند. برخی از ارتباطها شامل اختلالات قاعدگی، پیامدهای نامطلوب بارداری، آسیب دیانای و اختلال عملکرد میتوکندری و خطر بالای سرطان سینه و آندومتر است به همین دلیل آنها فلزات مختلکننده غدد درونریز در نظر گرفته میشوند.
محققان غلظت فلزات سنگین در خون و مایع فولیکولی را در زنان مبتلا به اندومتریوز و بدون آندومتریوز در گروهی متشکل از ۶۰۰ زن که برای اولین بار تحت لقاح آزمایشگاهی خود در یک مرکز در شهر هفئی، چین قرار گرفتند، بررسی کردند از این تعداد ۲۳۴ مورد دارای توده اندومتریوز در یک طرف بودند اما هیچ اختلال ژنتیکی، متابولیکی، عصبی یا خودایمنی نداشتند و ۲۱۷ نفر گروه کنترل، ناباروری عامل مردانه بدون هیچگونه اختلال پزشکی دیگری داشتند.
میانگین سن بیماران ۳۱ سال و میانگین شاخص توده بدنی حدود ۲۱ بود. بیش از یک سوم افراد سابقه سیگار کشیدن غیرفعال داشتند. پس از جمعآوری دادهها، محققان از یک روش تحلیلی جدید برای درک بهتر چگونگی تاثیر فلزات سنگین بر خطر این وضعیت استفاده کردند.
محققان ردپایی از آرسنیک، کادمیوم، سرب و جیوه را در ۹۵ تا ۱۰۰ درصد نمونههای خون و بالای ۹۰ درصد نمونههای مایع فولیکولی پیدا کردند. برای نمونههای خون، غلظتها در موارد بهطور معنیداری بیشتر از گروه کنترل بود اما در مایع فولیکولی، غلظت سرب نتوانست این تفاوت را نشان دهد.
برای سطوح خونی آرسنیک، خطر خام آندومتریوز از کمترین تا بالاترین سهک، پنج برابر افزایش یافت. این افزایش با کادمیوم و سرب سه برابر و با جیوه ۱۳ برابر بیشتر بود.
این تفاوت حتی زمانی که سن، شاخص توده بدنی، چرخه قاعدگی، قاعدگی دردناک، تعداد حاملگیها و سطوح هورمونی برای هورمون محرک فولیکول (FSH) و استرادیول همچنین نشانگر تومور اپیتلیال تخمدان CA۱۲۵ همگی خنثی شد، وجود داشت.
در مورد مایع فولیکولی، احتمال تعدیل شده برای خطر آندومتریوز مربوط به آرسنیک و جیوه دو برابر، از کمترین تا بالاترین سهک مواجهه و تا سه برابر برای کادمیوم افزایش یافت. هیچ ارتباطی برای سرب در مایع فولیکولی یافت نشد اما سطوح متوسط سرب با دو برابر شدن خطر در مقایسه با گروهی که در معرض کم بودند، مرتبط بود.
در گروهی که در معرض سطوح بالای جیوه در مقابل سطوح پایین قرار گرفتند، در مقایسه با مقدار متوسط در گروه کنترل، این افزایشها برای آرسنیک، کادمیوم، جیوه و سرب در نمونههای خون قابل توجه باقی ماند.
افزایش خطر آندومتریوز از پایینترین به بالاترین سهک از ۳.۶ برابر با کادمیوم تا ۶۰ برابر بیشتر برای جیوه در گروه سنی ۳۰ سال یا بالاتر متغیر بود.
در زنان بالای ۳۰ سال نیز همین روابط مشاهده شد. بهطور کلی، این خطر ۱۴ برابر افزایش یافته است.
در مایع فولیکولی، کادمیوم تنها فلز مرتبط با خطر بالاتر آندومتریوز با افزایش احتمال آندومتریوز در تمام سنین بود.
تجزیه و تحلیل بیشتر نشان داد که قرار گرفتن در معرض جیوه و آرسنیک به خطر اندومتریوز در خون و نه مایع فولیکولی کمک میکند. در ترکیب با سایر فلزات در نظر گرفته شده در مقدار متوسط در خون، جیوه یک منحنی U شکل را نشان داد که در آن خطر آندومتریوز بهترتیب در بالاترین و کمترین میزان مواجهه بالاتر بود. سه مورد دیگر بهطور مثبت با خطر مرتبط بودند.
آرسنیک و جیوه موجود در مایع فولیکولی ارتباط خطی با خطر نشان دادند. سرب و کادمیوم موجود در مایع فولیکولی منحنی U شکل و U شکل معکوس را نشان دادند.
پیامدها
شاید بهدلیل افزایش آلودگی، سطوح جیوه، سرب و کادمیوم بیشتر از آنچه در مطالعات قبلی در زنان مبتلا به آندومتریوز، گزارش شده بود. هر چهار فلز گزارش شده در اینجا با بروز بیشتر آندومتریوز در زنان چینی مرتبط بودند.
تحقیقات قبلی نشان ندادند که قرار گرفتن در معرض کادمیوم با خطر آندومتریوز مرتبط است. شاید این امر ناشی از تفاوت در سطوح مواجهه، جمعآوری نمونه یا اندازه نمونه باشد، در حالی که نمونههای مایع فولیکولی برای این منظور برای اولین بار در اینجا گزارش میشوند.
تحقیقات کمی به بررسی ارتباط بین قرار گرفتن در معرض جیوه و خطر آندومتریوز پرداختهاند اما آزمایش کنونی ارتباط مثبتی را بهویژه در نمونههای خون نشان داد. این امر بهدلیل تعداد کم موارد در گروه مواجهه کم باید تأیید شود.
سطح آرسنیک در زنان مبتلا به اندومتریوز از گروه کنترل بیشتر بود. سطوح سرب نیز با این وضعیت مرتبط بود. با این حال، غلظت این فلز در مایع فولیکولی پایین بود، شاید بهدلیل انتقال فعال و غیرفعال همچنین بهعلت تجمع سرب در خون در مقایسه با مایع فولیکولی که میتواند ناشی از اثر تحریفکننده آن بر پروتئینهای غشای گلبول قرمز باشد.
حدود ۸۰ درصد سرب موجود در خون از غشاء عبور میکند و به اجزای داخل سلول متصل میشود.
اثرات فلزات سنگین بر آندومتریوز ممکن است بهواسطه استرادیول غیر مستقیم شود، با فعال شدن از طریق گیرندههای استروژن (ER) که باعث تکثیر سلولهای آندومتر میشوند و علائم آندومتریوز را بدتر میکند. مکانیسم دیگر ممکن است از طریق استرس اکسیداتیو ناشی از این فلزات، هم با افزایش غلظت مولکول اکسید کننده و هم کاهش ظرفیت آنتیاکسیدانی باشد. این امر باعث افزایش تکثیر سلولهای آندومتر و تهاجم به مکانهای خارج از رحم میشود.
کادمیوم ممکن است به هر دو روش عمل کند، در حالی که جیوه میتواند مانند سرب استرس اکسیداتیو را تحریک کند. جیوه همچنین مانند کادمیوم، اثرات استروژنیک فیزیولوژیکی نشان میدهد اما سرب ممکن است عملکرد ضد استروژنیک داشته باشد. آرسنیک یک مختلکننده غدد درونریز با فعالیت استروژن در شرایط آزمایشگاهی است اما برای تأیید مکانیسم آن در آندومتریوز دادههای بیشتری لازم است.
این تحقیق بر مواجهه همزمان با فلزات متمرکز شده است. پیش از این، قرار گرفتن در معرض مخلوط کادمیوم و سرب بهعنوان همافزایی برای آندومتریوز گزارش شده است. تحقیق فعلی روابط خطی بین ترکیبات فلزی و خطر آندومتریوز، بهویژه در نمونه خون را شرح داده است. با این حال، بهنظر میرسد آرسنیک بزرگترین مشارکت کننده است.
هر چند ممکن است این یافتهها نشان دهد که قرار گرفتن در معرض فلزات سنگین پیشبینیکننده افزایش خطر آندومتریوز است، تحقیقات بزرگتر با دوره پیگیری طولانیتر برای درک چگونگی وقوع آندومتریوز و نیز درک مزایای محدود کردن مواجهه با فلزات سنگین ضروری است.
یافتههای این تحقیق در مجله Science of the Total Environment منتشر شده است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی علمی و آموزشی اندومتریوز باروري قرار گرفتن در معرض خطر آندومتریوز نمونه های خون فلزات سنگین گروه کنترل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۹۶۰۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دیر پدری و دیر مادری؛ خطر گسست نسلی!
بارداری زنان هر قدر در سنین بالاتری اتفاق بیفتد ریسک بروز اختلالات ژنتیکی را در فرزندان بالاتر میبرد و مادران باردار بالای ۳۵ سال نیازمند مراقبتهای ویژهتری هستند.
به گزارش ایسنا؛ آرمان امروز گزارش داد، کاهش آمار ازدواج در ایران، نشان از یک آسیب چند بُعدی دارد و می توان بالا رفتن سن فرزندآوری در میان زنان و مردان را یک تهدید برای آینده ایران تلقی کرد. زمانی این موضوع تایید می شود که براساس آمارها و طبق اعلام ایرانا، میانگین سن پدر و مادر در اولین فرزندآوری در سال ۱۴۰۲، برابر ۳۲.۱ سال برای پدران و ۲۷.۳ سال برای مادران بوده است. البته این نوک کوه یخ و آمار رسمی است در شرایطی که آمارهای غیر رسمی و آنچه که در جامعه شهری از جمله تهران شاهد آن هستیم و در میان اطرافیان هم دیده می شود، بسیاری از زنان در سن ۳۰ سالگی و مردان در سن به طور میانگین ۳۷ تا حدود ۴۰ سالگی هم تمایلی به فرزندآوری ندارند. همان طور که در این آمار هم آمده است در این خصوص مقدار شاخص در نقاط شهری ۲۸.۱ سال و در نقاط روستایی ۲۴.۴ سال است. بیشترین میانگین سنی مادران در اولین فرزندآوری، در بین استانها مربوط به استان تهران با ۳۰.۸ سال و کمترین آن مربوط به استان سیستان و بلوچستان با ۲۲.۷ سال است.
بارداری زنان هر قدر در سنین بالاتری اتفاق بیفتد ریسک بروز اختلالات ژنتیکی را در فرزندان بالاتر میبرد و مادران باردار بالای ۳۵ سال نیازمند مراقبتهای ویژهتری هستند. این، اما تنها یک روی سکه تأخیر در ازدواج و باروری است و از دست دادن امکان داشتن فرزندان بیشتر با افزایش سن نخستین بارداری زنان بعد از ازدواج موضوع دیگری است که در نهایت روی رشد جمعیت کشور تأثیری منفی بر جای خواهد گذاشت و موجب افزایش خانوادههای تک فرزند میشود.
چندی پیش در گزارشی آمد: «اصولا هر مرد ایرانی در زندگی دوست دارد پدری را تجربه کند. البته این برای هر فرهنگ، اقلیم و نظام سیاسی که مرد در آن رشد پیدا کرده است، صادق است. مثلا در آمریکا حدود ۸۷درصد از مردان آمریکایی علاقهمند هستند، پدری را تجربه کنند. در کشورهای اروپایی مثل آلمان حدود ۷۵درصد، در بلژیک حدود ۸۴درصد در سوئد حدود ۷۲درصد از مردان تمایل به فررزندآوری دارند. مردهای ایرانی بسیار فرزندخواه هستند و بسیار دوست دارند که پدر شدن را تجربه کنند. میزان فرزندخواهی مردان ایرانی از بسیاری از کشورها بیشتر است. درباره تعداد فرزندان نیز مردان ایرانی تمایل دارند که بیش از سه فرزند داشته باشند. این آمار بینظیر است. یعنی از هر ۱۰مرد ایرانی شش مرد علاقهمند است که بیش از سه فرزند داشته باشند.»
گسست نسلی، مهمترین پیامد افزایش سن فرزندآوری
اما در ادامه به سراغ رسول قبادی؛ جمعیتشناس و جامعه شناس رفتیم. وی در این رابطه می گوید: «بس بودن فرزندان»، «نداشتن درآمد کافی»، «نبود مسکن مناسب» و «نگرانی از تأمین آینده فرزندان» چهار دلیل برجسته برای گرایش نداشتن به فرزندآوری است؛ این نتایج همسو با نتایج پیمایش کشوری زندگی خانوادگی در ایران است که بر پایه آن «نگرانی از آینده فرزندان»، «سخت بودن تربیت فرزندان» و «ناتوانی از تأمین هزینههای فرزندآوری» برجستهترین عوامل ذکرشده بهعنوان محدودیتها و بازدارندههای فرزنددار شدن هستند.
وی در ادامه به عامل غیرمستقیمی در افزایش سن مادری که تأثیر چشمگیر داشته است، اشاره می گوید و می افزاید: افزایش سن مادری پیامدهای اجتماعی و فرهنگی نیز در پی دارد؛ به این معنا که با افزایش فاصله میان پدر و مادر و فرزند، پیوند میاننسلی میان آنها بهدرستی برقرار نمیشود؛ این موضوع علاوه بر دشوار کردن مسیر تربیت، زمینهساز پدیدار شدن ناسازگاری میان فرزندان و پدر و مادر میشود!. زمانی سختتر میشود که بدانیم در دو دهه گذشته میانگین زمان گفتگو میان اعضای خانواده از ۲ ساعت به ۲۰ دقیقه کاهش پیدا کرده است(!) به این معنا که ظرفیت تبدیل اختلافات خانوادگی با برخورد مناسب به عامل رشد افراد خانواده، دچار سستی شده است.
وی در پایان می افزاید: دو گونه راهحل را در این زمینه پیشنهاد کرد؛ گونه نخست راهکارها بر پایه از میان بردن موانع و کاهش فاصله نسلی میان پدرومادر و فرزندان است؛ در سوی دیگر و بر پایه گونه دوم، راهکارها باید در راستای تقویت آموزش زوجین و توانمندسازی آنها در فرزندآوری و تقویت گفتگو میان اعضای خانواده باشند.
انتهای پیام